هرسال ایام فاطمیه مشهد هستیم ...پای سخنرانی ها و جلسات استاد"ق" اما امسال ...بالافاصله بعد تمام شدن امتحان ها به اصرار "مامان" بیشتر البته...من هم تهران رفتم...بیشتر بیشتر به خاطر نزدیک بودن تولد مائده... و بیشتر تر به خاطر سفر کیش... و به خاطر تعطیلی های بین ترمی... اما...اگر بگویم امسال یکی از سخت ترین ایام فاطمیه عمرم بود دروغ نگفته ام...من به مشهد خو گرفته ام...کنار امام رضا بزرگ شدهام... هرسال کنار بیرق های پرچم های عزاداری مادر نفس کشیدهام... کنار سیاه واژه های روی پرچم مردم و زنده شدهام... به استاد"ق" که روضه را خیلی باز نمی کرد...کافی بود تا یک واژه مثل...ِ مثلِ ...ما...دَ..ر .... را به کار می برد برای این که روضه جان بگیرد...همه حالشان از این رو به آن رو شود...مثلا کافی بود بگوید...دَر...دَر...تا همه به سر و صورتشان بزنند واژه ی مادر ها ی بر سر زبان ها بلند شود... امسال اما رفتیم روضه های اقدسیه...اقدسیه مسیرش تقریبا نزدیک است...خیلی خوب بود ...خیلی...خصوصا با وجود حاج امیر عباسی..ولی میگرتش...مثلا وقتی یک ذاکر دیگر به شرح تمام وقایع میپردازد..مثلا مو به مو برای این که گریه کن ها را به گریه بیندازد تمام ماجرا را تعریف میکند.. و ... امسال یکی از سخت ترین ها بود... که روضه برایت فرصت نفش کشیدن هم نمی گذاشت... ببخشید که نبودم... نمیشد که باشم...نشد که باشم..., ...ادامه مطلب
فعلا تعطیل شد: ) تا 9 بهمن، زمان اتمام امتحان هایِ جان: )یاعلی, ...ادامه مطلب