عامیانه_عالمانه_عارفانه

ساخت وبلاگ

از اتفاق های قشنگ دیگه ی این هفته این بود که سه شنبه رفتم کتابخونه ی دانشگاه، دنبال کتاب های متفرقه می گشتم ، که اولین کتابی که پیدا کردم نور الدین پسر ایران بود، کتابی که خیلی تعریفشو شنیده بودم و مشتاق خوندنش شده بودم،  رفتم دادم خانم قرائیان که برام ثبت کنند خیلی برام عجیب بود که کتاب به این معروفی که بعد سه سال توی دانشگاه بوده، یک نفرم نخوندتش! به خانم قرائیان گفتم ، گفت : متاسفانه بچه ها بیشتر کتاب درسی می گیرند .

گفتم: شایدم قطرشو می بینند وحشت می کنند  و دست بهش نمی زنند.

بعد گفتم ؛ خامم قرائیان چرا کتابای حاج اقا پناهیانو ندارین؟

و در کمال ناباوری اشاره کردن و گفتن: چرا اتفاقا دو تا از کتاباشونو داریم .

وبا دست یکی شونو نشون دادن.(انتظار، عامیانه، عالمانه، عارفانه)

 انقدری که کتابای حاج اقا پناهیان و دوست دارم و باهاش ارتباط برقرار می کنم که حد و نصاب نداره!تا حدی که از لحظه ای که به دستم می رسه تا وقتی تمومش نکنم نمی تونم بزارمش زمین 

بعدش خانم قرائیان پیشنهاد دادن وقتی کامل خوندیش یک معرفی نامه ی کوچیک اگه تونستی راجع بهش بنویس که برا بچه های دیگه بزاریم تو کانال !




باشد خدا......
ما را در سایت باشد خدا... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgoleyassf بازدید : 289 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1395 ساعت: 14:06